loading...

مرجع دانلود رمان

طنز

s77mazi بازدید : 438 سه شنبه 18 شهریور 1399 نظرات (0)

موضوع رمان سه خواهر شیطون: عاشقانه ، طنز
نویسنده: پ.م
تعداد صفحات رمان: ۱۲۶ صفحه

خلاصه داستان:

سه تا خواهر شیطون دبیرستانی که سه تاشون هم توی یه کلاس هستن…
آخه سه قلو هستن!
این سه تا بخاطر اینکه کپی هم هستن هیچکس نمی تونه اونا رو از هم تشخیص بده!
حتی بعضی وقت ها مامان و باباشون اونا رو اشتباه می گیرن…
فقط خودشونن که همدیگه رو تشخیص میدن!
اینا هم از این شباهت سواستفاده می کنن و مردم رو سرکار میزارن ولی…
اسم سه قلوها: ملودی و ملینا و ملیسا

 

mz بازدید : 6760 دوشنبه 17 شهریور 1399 نظرات (0)

 

نویسنده : آنیلا

ژانر : عاشقانه , طنز , کلکلی

تعداد صفحات :1015

خلاصه :

یک دختر شیطون به اسم رها شایان، یک پسر شیطون به اسم رادوین رستگار…
هم کلاسی هایی که سایه هم دیگه رو با تیر می زنند.
رها به شدت از رادوین متنفر هست و این تنفر باعث می شود که برای اذیت کردن رادوین نقشه های مختلفی بکشد.
البته این وسط رادوین هم ساکت نمی نشیند و هر کاری می کند تا حرص رها رو در بیاورد.
این نقشه کشیدن ها و اذیت کردن ها و حرص دادن ها باعث می شود که اتفاقای خنده داری بی افتد.
همه چیز خوبه و زندگی به خوبی می گذرد اما به دلیل یک سری از مشکلات، رها مجبور می شود از خانواده اش جدا بشود و در یک جای دیگر زندگی کند.
اما با ورودش به منزل جدید…

mz بازدید : 497 یکشنبه 16 شهریور 1399 نظرات (0)

نویسنده : آرام رضایی

ژانر : عاشقانه ,  طنز

تعداد صفحات : 250

خلاصه :

یه دختر و یه پسر که تو کار خرابکاری زیاد دارن. برای مستقل شدن نیاز به کمک دارن. کمک از یه بزرگتر. کمک از پدر بزرگشون و این دست یاری شرط و شروط داره.
شرایطی که با قبولش مستقل می شن و با ردش ….. زمین خورده.
یه رستوران راه نجاته به رستوران مخروبه و دور افتاده تو جاده و شرط کمک سر پا کردن این رستورانه اونم نه تنها شریکی .
حالا ببینیم این شراکت دونفره با این دختر و پسر.. یکی تخس و یکی آروم چی میشه.
یه شراکت دو نفره یه شراکتی که مجبور به خیلی کارها میکندشون……


mz بازدید : 963 چهارشنبه 12 شهریور 1399 نظرات (0)

موضوع رمان : پلیسی ، تاریخی ، طنز ،عاشقانه ، فانتزی
نویسنده رمان : نازنین عباسی
تعداد صفحات رمان : ۳۲۲

خلاصه داستان:

نازنین سرمدی تک‌دختر ارتشبد بابک سرمدیه.
از اول‌، زندگیش تعریفی نداشته.
دخالت‌های بی‌جای برادر بزرگ‌ترش و تیکه‌هایی که از پدرش می‌شنیده، زندگی رو براش زهر کرده بود.
تا اینکه ناخواسته توی زمان سفر می‌کنه و مجبور به ازدواج با شاهزاده ایلام، ریموش می‌شه.
غافل از اینکه هیچ چیز اون‌طور که دیده و شنیده میشه نیست.



 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 99
  • بازدید ماه : 657
  • بازدید سال : 15,055
  • بازدید کلی : 84,221